خواه نباتی و خواه حیوانی


هر یکی مظهریست ربانی

می و جامی و عاشق و معشوق


موج و بحر و حباب را مانی

دل خود را به دست زلفش ده


جمع می باش از پریشانی

گفتهٔ عارفان به جان بشنو


چند گفتار این و آن خوانی

گاه در نزد یار خود می جوی


باش با یارکان کرمانی

ای که جویای این و آن گشتی


باش با خود هم این و هم آنی

عارفانه به تخت دل بنشست


سید مسند سلیمانی